سر صبحانه نشستیم محمد میخواد خودش تخم مرغش رو با کارد دو نصف کنه، نصفش که کرد بهش میگم حالا بده به من برات تیکه اش کنم، تخم مرغ رو میده کارد رو نمیده میگم کارد رو بده که بتونم از پوست درش بیارم (حواسم نبود با دست هم میشه پوستو در بیارم) میگه با دست بکن میگم با دست که نمیشه میگه: یه کم تلاش کن میتونی !!! بعد دیدم اها راستی با دست هم میشه و تلاش کردم و شد :دی !!!!
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۴/۰۱ساعت 1  توسط مریم
|