روزهای ما

راستش ما تو خونه هیچ قانونی نداشتیم تا همین چند وقت پیش! دیدم نه اینطوری نمیشه حداقل یه قانون داشته باشیم !!!! دیواری کوتاهتر از تلویزیون پیدا نکردم و ازش استفاده کردم!

دیدن تلویزیون موقع غذا خوردن برای تمامی اعضای خانواده ممنوع است!

این شد قانون!

حالا چی میخوام بگم؟!!

فقط میخواستم این تجربه ام رو بگم که نا امید نشید موقع قانون گزاری! روزهای اول به شدت گریه و زاری و ... دارید! ولی بالاخره بعد یک ماه (!!!) اوضاع خوب میشه! گر صبر کنی ....

الان فک کنم دو ماهی از گزاردن قانون میگذره! و تازه اوضاع روبراه شده! و من بسیار راضی هستم! چون جمع سه نفره امون موقع غذا خوردن صمیمی میشه و شروع میکنیم به تعریف کردن روزمون . هر چند اسلامیش اینه موقع غذا خوردن حرف نزنیم! ولی چه کنیم دیگه شرمنده ایم !!!

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۱۱/۳۰ساعت 20  توسط مریم  | 

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۱۰/۰۲ساعت 13  توسط مریم 

تجربه نوشت:

این جدول جایزه که من بهش میگم جدول ستاره واقعا سیستم خوبیه برای بچه های حدود سه سال!
من تونستم با این روش تو بعضی از کارها محمد رو مستقل کنم و یک کار بدش رو به کلی محو کنم*!

پیشنهاد میکنم اگه کودک سه ساله دارید حتما امتحان کنید.
برای سنین بالاتر میتونید لیست جایزه تهیه کنید، مثلا میرید یه فروشگاه و کودکتون یه چیزی میخواد میتونید بهش بگید باشه میره تو لیست جایزه ات (یعنی برای چیزی که میخواد تلاش کنه). البته جایزه باید متناسب با کارهایی باشه که انجام میده.

*یکی از دوستام بهم گفت به جای اینکه بهش بگی فلان کار رو بکنی فلان تنبیه رو میکنم بهش بگو اگه اینکارو نکنی ستاره میگیری، و واقعا هم جواب داد.

۱. ستاره ها هیچ وقت نباید گرفته بشن.
۲. مصمم باشید، مثلا اگه کاری کرده که باعث شده ستاره نگیره با گریه و زاری ستاره بهش ندید.
۳. اگه کاری واقعا خوب هست یا براتون ارزش داره میتونید دو تا ستاره بدید که خیلی تشویق شه و با کمال بدجنسی اگه میخواید زود جدول پر نشه تعداد خونه ها رو زیادتر کنید :دی !!
۴. برای شروع جدول رو کوچیک بکشید که زود پر شه و کودک زود به جایزه برسه.
۵. نظر شخصی من اینه که جایزه، مشخص شده باشه مثلا بگید فلان کتاب، فلان عروسک، فلان وسیله ی بازی.


دردودل نوشت: چند ماهه میخوام با استفاده از این جدول خوابیدن محمد رو مستقل کنم ولی ... یکی من رو مستقل کنه :(


برچسب‌ها: کودک سه ساله, جدول ستاره
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۹/۲۲ساعت 1  توسط مریم  | 

خواهش میکنم بچه هامون رو آگاه کنیم. چه پسر چه دختر.

لینک مفید

مبارزه با کودک آزاری

مادرانه های هولناک


+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۸/۲۴ساعت 0  توسط مریم  | 

دارم ۱ کتاب درباره پرورش هوش عاطفی میخونم و بسیار راضی هستم! بکی از مراحلی که تو راهنمای عاطفه هست همدردی کردن با بچه هاست، من بسیار تا بسیار از این مورد نتیجه گرفتم!

بادکنکش ترکیده، دستش زخم شده، کاری رو نتونسته انجام بده و ....

خیلی خوب این مرحله جواب میده.


برچسب‌ها: هوش عاطفی
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۸/۰۸ساعت 15  توسط مریم  | 

یکی از صحنه های ایده آلی که همیشه توی ذهنم دارم اینه که با یه مامان دیگه لم دادیم داریم با خودمون حرف میزنیم، بچه هامون هم دارن گیس و گیس کشی میکنن و مشکلاتشون رو خودشون حل میکنن ولی ...

همیشه مامان های دیگه سریعا مداخله میکنن و میخوان مشکلات رو خودشون حل و فصل کنن، اصلا اجازه نمیدن بچه ها با هم تعامل داشته باشن. چه اشکال داره بذاریم بچه ها خودشون مشکلات رو حل کنن، اصلا چه اشکال داره بذاریم بچه امون کتک بخوره؟ باید یاد بگیره چیکار کنه در اینجور مواقع.  روانشناسا میگن تا آسیب جدی قرار نیست اتفاق بیوفته بذارید بچه ها خودشون با هم کنار بیان.

احتمالا من همیشه مامان بیخیالم!! چون دلم میخواد محمد خودش تلاش کنه برای حل مشکلاتش ولی نمیذارن :((

یکی از دلایلی که با تک فرزندی مخالفم همینه! خودمو تصور میکنم بچه ها (!!) دارن دعوای اساسی میکنن منم نشستم فقط زیر چشمی نگاهشون میکنم! اینچنین مامان حل و فصل کنی هستم من‌!!

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۷/۲۴ساعت 22  توسط مریم  | 

یک بار جایی بودیم، پسر چهار ساله ی یکی از اقوام سعی داشت به زور کتاب محمد رو ازش بگیره، طبیعی بود که محمد هم بهش نده! منم چیزی بهش نگفتم. مادر اون پسر اینو که دید رفت بالای منبر! که بعله من پسرم همسن پسر تو بود هروقت کسی میرفت تو اطاقش همیشه اسباب بازی هاش رو به بقیه میداد منم خیلی باهاش حرف میزدم که میخوای بقیه باهات دوست بشن اسباب بازی هات رو بهش بده و ... (روضه مفصلی برام خوند) بهش گفتم ببین من بنا ندارم تا سه سالگی به طور خیلی مستقیم ازش بخوام وسایلشو به دیگران بده، داد که چه بهتر، نداد هم نداد! مهم اینه که احساس امنیت کنه.

این قسمت جزو سخنرانی هام برای اون مادر نبود:
ولی همیشه براش تو قصه ها به طور غیر مستقیم میگفتم که بهتره اسباب بازی هامون رو به هم بدیم.
الان کم کم میبینم اوضاع داره فرق میکنه، اولین صحنه ها از اومدن باران رویت شد! اصلا باورم نمیشد! خیلی از اسباب بازی هاش رو داد به باران. نمیگم صد در صد اوضاع خوب بود نه اصلا! ولی پیشرفتش عالی بود! آخه فروردین که پسر یکی از دوستام اومده بود خونمون، محمد نمیذاشت حتی اون دست به اسباب بازی هاش بزنه، قبل از اینکه نیت کنه بره به طرف یکی از اسباب بازی هاش، محمد در یک صدم ثانیه اون اسباب بازی رو برمیداشت!!! و البته منم هیچ واکنشی نشون نمیدادم! دوستمم یه خورده نگران رفتار تربیتی من بود :دی! بهم گفت بهتر نیست بهش بگی اسباب بازی هاش رو بده؟!!!

خلاصه دیروز هم مهدی (پسر نگین) اینجا بود که دیگه اوضاع واقعا بهتر از بهتر بود!

به این نتیجه رسیدم که صبر در رشد کودک حرف اول رو میزنه، بالاخره نتیجه ی رفتارهامون رو با بچه ها میبینیم ولی نه زود! یک روانشناس بهم گفت بازده کارهات نامرئیه و دیر به نتیجه ای که میخوای میرسی.

اینم یک مقاله در رابطه با همین حس مالکیت کودکان.


برچسب‌ها: کودک دو تا سه سال
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۶/۱۵ساعت 15  توسط مریم  | 


مهم است که کودکان بفهمند که احساس هایشان اشکالی ندارد، بلکه بدرفتاریهایشان اشکال دارد. همه ی احساس ها و همه ی ارزوها قابل قبول هستند، اما همه ی رفتارها قابل قبول نیستند، بنابراین کار والد این است که رفتار را محدود کند، اما آرزوها را نه!

منبع (+،+،+)


برچسب‌ها: هوش عاطفی
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۶/۱۵ساعت 13  توسط مریم  | 


خداروشکر این پروژه هم رو به اتمامه.

من اصولا سعی میکنم پست های طولانی ننویسم، چون خودم حوصله ی خوندن پست های طولانی رو ندارم! اما این یه مورد فرق میکنه، این پست رو با جزئیات مینویسم شاید و فقط شاید به درد یک نفر بخوره!
فک کنم دیگه همه بدونن من زیاد سرچ میکنم (الکی!!) ولی راستش هرررچی در این مورد سرچ میکردم و مقاله میخوندم بیشتر سردرگم میشدم! نه میفهمیدم محمد کی آمادگی داره، نه راهکاری پیدا میکردم بتونم محمد رو ببرم حداقل توی دستشویی خلاصه سرچ کردن های من تو این مورد هیچ فایده ای نداشت!

نکاتیکه قبل از از پوشک گرفتن حتما مد نظر قرار بدید:
1. توسل (من شب قبلش دعای توسل خوندم و به یکی از ائمه متوسل شدم که کمکم کنن) [دلارام عزیزم ممنون از یادآوری این نکته :) ]
2. قبل از ۱۸ ماهگی هرگز، هرگز سراغ پروژه نرید! بعضی ها میگن از ۲۸ ماهگی شروع کنید و بعضی ها هم اعتقاد دارن حتما بعد از دو سال و نیمگی باشه. و اینکه، هم تجربه ی شخصیه من، هم جایی خوندم که هرچی کودک به سه سالگی نزدیکتر باشه زودتر نتیجه میگیرید! خودم دو سال و هفت ماهگی شروع کردم.
3. اول از همه ببینید خودتون آمادگی دارید یا نه؟! این خیلی خیلی مهمه! اول آمادگی خودتون بعد آمادگی کودکتون. میتونید از این آزمون هم استفاده کنید. [البته من سری قبل از این آزمون استفاده کردم و نمره ی قبولی گرفتم (لب مرز) ولی نتیجه نداد. شایدم یکی دو سوال رو الکی جواب دادم!]
4.برای اینکه بدونید کودکتون آمادگی داره یا نه میتونید از این چک لیست استفاده کنید. [منبع: (فارسی-انگلیسی)]


برچسب‌ها: از پوشک گرفتن, کودک دو تا سه سال
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۶/۰۱ساعت 14  توسط مریم  | 

فکر میکنم دو تا سه سال دقیقا همان سنی است که فکر میکنی همانا هرچه اصول تربیتی به خرج داده ای آب در هاون کوبیدنی بیش نبوده است ! دلت را خوش میکنی به همین عبارت های معروفی مثل  دوسالگی وحشتناک!


باربط نوشت: شناخت کودکان دو تا سه ساله (۳)
بیربط نوشت: یکی تو گوگل یه چیزی سرچ کرده و رسیده به وب من که باورم نمیشه یکی همچین چیزی سرچ کرده باشه :o !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!: دلم میخواد کتک زدن بچه های نوزاد ببینم

برچسب‌ها: کودک دو تا سه سال
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۵/۱۳ساعت 1  توسط مریم  | 


از اونجاييكه هيچ نوع خلاقيتي در ساخت داستان ندارم از شما كمك ميخوام!
به نظر شما چطوري يه پسر كوچولو (شخصيت داستان) ميفهمه كه ديگه نبايد ديگران رو بزنه؟
خودم يه داستان ساختم ولي ميخوام داستان هاي بيشتري بگم در اين باره! (اگه كسي مثل داستان خودم نگفت بعدا تو ادامه مطلب ميذارمش)

 

نظرات رو تاييدي قرار ميدم كه تحت تاثير نظرات ديگران قرار نگيريد و خودتون خلاقيت به خرج بديد !

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۵/۰۱ساعت 16  توسط مریم  | 


امروز يه ايميل برام اومد خواستم به اشتراكش بذارم.

ادامه مطلب
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۵/۰۱ساعت 16  توسط مریم  | 


تجربه نوشت: خيلي از دوستان براي مشكل گاز گرفتن محمد بي محلي رو پيشنهاد دادن ولي من چون واقعا جاييكه گاز ميگرفت حساس بود نميتونستم جيغ نزنم! ولي يه مدت تلاش كردم جيغ نزنم و انگار نه انگار كه داره چيكار ميكنه! و واقعا تاثير داشت و ديگه تركش كرد! در نتيجه بي محلي كامله كامل خيلي خوب جواب ميده!


برچسب‌ها: کودک دو ساله
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۴/۰۸ساعت 12  توسط مریم  | 

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۳/۲۹ساعت 6  توسط مریم 

به نظر من این جمله:

"منم کوچیک بودم نمیتونستم اینکارو انجام بدم"

زمانیکه بچه ها کاریکه در حد سنشون نیست میخوان انجام بدن و نمیشه و حس ناتوانی بهشون دست میده خیلی خوب جواب میده!

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۳/۲۷ساعت 22  توسط مریم  | 

یادمه درباره مضرات تلویزیون برای کودکان زیر دوسال اولین بار در تاپیک "تلویزیون مانع رشد خلاقیت ..." که موسسش مسیحا بود خوندم، ولی دیگه خیلی وقته اون تاپیک از نی نی سایت حذف شده و شاید خیلی ها آگاهی نداشته باشن. اون زمان هنوز باردار بودم بنابراین کلی سرچ کردم ببینم جریانش چیه و آیا درست هست یا نه!

اين هم چند تا لينك که اگه مادری مثل من این موضوع رو نمیدونه اطلاع رسانی بشه.

۱
۲
۳

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۳/۲۳ساعت 16  توسط مریم  | 


یکی از صفت هاییکه برام خیلی مهم محمد داشته باشه (فک کنم بازم گفتم) داشتن اعتماد به نفسه! البته اگه دیگران بذارن!!

دیروز رفتیم جایی که دو طبقه بود و پله ها روی محوطه بود. البته بگم پله های معمولی نبودن و نرده هم داشت. محمد هم طبق معمول خودش میرفت بالا و می اومد پایین با راهنمایی های منم دیگه کاملا دستش اومده بود چطوری باید بره بالا و بیاد پایین شاید ۱۰ بار رفت و اومد منم خیالم راحت شد و رفتم. نمیدونم دیگران ندیدن؟ کجا بودن؟!!! یهووو همه حواسشون اومد سر جاش و دیدن محمد داره میاد بالا و پایین. هی میگفتن وااااااایییییییییی مریم محمد داره میره بالا! محمد یواش! مواظب باش! نیوفتی! میتونی؟! بچه های بزرگتر هم می اومدن دستشو بگیرن که محمد هم میخواست با اونا هماهنگ بشه رفت و آمد و خودشم یادش رفت! رسید به اونجاییکه دیگه میگفت من نمیتونم بیام پایین مریم بیا دستمو بگیییییییییررررررر! و یه بار هم نبودم بین پاگرد نشسته بود و گریه میکرد که من نمیتونم مامانم بیاد دستمو بگیره!

اوووووووووووفففففففففففففففففف!
امان از دیگران!

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۳/۱۵ساعت 12  توسط مریم  | 

پیشنهادتون برای پسر دو سال و پنج ماه ای که میخواد با لباس خواب و دمپایی بره بیرون (حالا چه مهمونی و چه خرید و ..) چیه؟


پ.ن:  برای سنین بالاتر یه جا خوندم بذارید بره وقتی میبینه دیگران چطوری نگاهش میکنن خودش بصورت طبیعی تنبیه میشه ! ولی برای این سن چی؟!!
و البته اضافه کنم همیشه این خبر نیست ولی میخوام بدونم برای همون دفعات چیکار کنم؟ خرید رو میشه یه کاری کرد ولی مهمونی ... !!


برچسب‌ها: کودک دو تا سه سال
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۳/۱۳ساعت 10  توسط مریم  | 

یک فرصت خوب برام ایجاد شد و تونستم با یک استاد بازنشسته ی روانشناسی ساکن امریکا صحبت کنم. ۳ تا نکته اش به درد مادرهای حساسی مثل من خیلی میخوره:

1. بچه ها اونقدریکه ما فکر میکنیم شکننده نیستن.
2. اینقدر همش فکر نکن اینجا اشتباه رفتار کردم اونجا درست رفتار کردم.
3. اگه کسی بهت گفت توی فلان موقعیت بهتر بود فلان کار رو میکردی بدون تو مادری و مطمئنا بهترین کاری رو که میشد انجام دادی، حتی اگه کارت اشتباه بوده مطمئن باش هیچ کسی نمیتونست بهتر از این انجام بده .

و یک یاداوری برای همه:

محبت بدون قید و شرط!
هیچ وقت نگید دیگه دوستت ندارم بگید کار بدت رو دوست ندارم.


و باز از زبون ایشون هم شنیدم: terrible two! دوسالگی وحشتناک!

+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۳/۰۴ساعت 16  توسط مریم  | 


چگونگي نظم آموزي به كودكان 1 تا 3 سال

بعضي از والدين گمان مي‌كنند بايد با كودكان يك تا سه ساله خود به شدت سخت گيري كنند تا نظم و تربيت را به آنها بياموزند به اعتقاد اين دسته از والدين اگر سخت گيري جدي در كار نباشد كودكان لوس مي‌شوند در حالي كه عكس اين باور درست است و بايد از خشونت و نظم آموزي خشك و بي‌روح به طور جدي پرهيز كرد
رفتار ما با كودكان بايد كودكانه و متناسب با سن آنان باشد يعني بايد نظم آموزي را در قالبي كودكانه به آنها آموخت. رسول خدا در اين باره مي‌فرمايند: «هر كس كودكي دارد بايد با او كودكانه رفتار كند» البته اين بدان معنا نيست كه به كودكان اجازه دهيم تا هر كاري كه خواستند انجام دهند، بلكه بايد رفتارمان در عين آميختگي به محبت با قاطعيت همراه باشد. كودكان يك تا سه ساله خوشحال از آزادي تازه به دست آمده مي‌خواهند هر كاري را خودشان انجام دهند و جان كلام آنها اين است كه خودم انجام مي‌دهم بنابراين بايد به آنها اجازه دهيم تا كاري را كه مي‌توانند انجام دهند درابره اين كودكان به جاي «نه» ، «نمي‌تواني» ، «دست نزن» و .... مي‌توان از روش‌هاي پيشگيرانه زير بهره گرفت:


برچسب‌ها: کودک دو تا سه سال, کودک دو ساله
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۳۰ساعت 17  توسط مریم  | 

برای شناخت بهتر کودکان دو تا سه ساله


نشانه های پرخاشگری كودكان، لجبازی، کتک کاری، گاز گرفتن و خراب کردن اشیاء است كه با افزایش سن، پرخاشگری فیزیکی کاهش و پرخاشگری کلامی در کودکان افزایش می یابد.
حفظ آرامش والدین، محروم سازی موقتی بلافاصله پس از پرخاشگری، آموزش روش های جایگزین به کودک (مانند نفس عمیق کشیدن و صحبت کردن) به جای پرخاشگری، آموزش روش های کنترل رفتاری به ویژه در کودکان 4 ساله بهترین راهکار برای مقابه با این پدیده رفتاری در کودکان است. والدین تا حد امکان لوازم خاصی را که نمی خواهند کودک به آن ها دست بزند از دسترس او دور کنند و همچنین سعی کنند زمان های خوابیدن و غذا خوردن کودک را منظم كنند.
**********************

فریزر و همکارانش برای بفهمند واکنش‌های کودکان به جواب‌هایی که در پاسخ به سوالات‌شان می‌گیرند،‌چییست، متن پیاده شده از گفتگوهای روزانه شش کودک 2 تا 4 ساله را با والدین،‌خواهر و برادرهای‌شان و بازدیدکنندگان از خانه مورد بررسی قرار دادند.
در مجموع بیش از 3100 سوال سببی "چگونه و چرا" در این متن‌ها وجود داشت، سوالاتی مانند "چرا شکم من این قدر بزرگ است، مامان؟" یا "چراغ را روشن نگه نمی‌داری؟" و "چرا مارها که گوش ندارند، می‌تواند بشنوند؟"
نتایج نشان داد که کودکان بعد جواب‌های سربالا نسبت به پاسخ‌های واقعی دو برابر احتمال بیشتر دارد که سوال‌شان را دوباره بپرسند. و هنگامی که توضیحی واقعی به کودکان داده می‌شد، که در این تحقیق در 37 درصد موارد انجام شده بود، نسبت به مواردی که پاسخی غیرتوضیحی و سربالا به کودک داده شده بود، چهار برابر احتمال بیشتری وجود داشت که کودک، در پیگیری بعدی به این سوال همان پاسخ را دهد.
نتایج مقدماتی به دست آمده از یک بررسی دیگر فریزر و همکارانش نیز نشان می‌دهد که وضعیتی هم وجود دارد که در پاسخی که به کودک داده می‌شود، اطلاعاتی بیش از حدی وجود دارد.
او می‌گوید: "به نظر می‌رسد که برای کودک یک حد مطلوب از لحاظ میزان جزئیاتی که در پاسخ به سوال او ارائه می‌شود، وجود دارد که کودک به آن علاقه نشان می‌دهد.


**********************

یکی دیگر از رفتارهای کودک یکساله گاز گرفتن است که معمولا والدین را بیشتر از هل دادن و کتک زدن عصبانی می کند. والدین باید با درک دلایل و نه فقط نشان دادن واکنش نسبت به آن این حالت را بهتر کنترل کنند.
هنگامی که کودک یکساله ،دو یا سه ساله گاز می گیرد این حالت نشانگر عصبانیت اوست و بیشترین توصیه و نصیحت این است که به او بیاموزید که هنگام عصبانیت به دیگران آزار نرسانید. کودکان یکساله چون هنوز در مرحله ای هستند که برای کشف دنیای اطرافشان به استفاده از دهانشان نیاز دارند. احتمال دارد اسباب بازی ،بطری شیر و یا هر چیز دیگری را به واسطه دهانشان تجربه کنند و اغلب کودک دیگر یا والدینشان را گاز می گیرند تا بدانند زیر دندان چگونه حس می کنند.
البته گاهی اوقات به علت خستگی و یا دلتنگی نیز ممکن است گاز بگیرند. گاهی اوقات به خاطر اینکه توجه والدین را جلب کنند گاز می گیرند. گاز گرفتن لزوما اظهار خشم نیست،بلکه راهی است که کودک کم سن و سال می خواهد بگوید «من هم در اینجا کسی هستم»!!!!

**********************

کودکان دو تا سه ساله، معمولاً دوست دارند در نزديکي يکديگر بازي کنند و هر کدام با اسباب بازي ها و کارهاي خودشان مشغول باشند. در حقيقت، تمايل دارند که به تنهايي و در ميان جمع کودکان بازي کنند. در اين مرحله (دو تا سه سالگي) تمايلي به سهيم کردن ديگران در اسباب بازي هايشان ندارند؛ چون هنوز مفاهيم قرض دادن و حس مالکيت در آنان به خوبي شکل نگرفته است و از سوي ديگر مي ترسند که ديگران اسباب بازي هايشان را بشکنند و يا خراب کنند.

منابع:
1
2
3
4


برچسب‌ها: کودک دو تا سه سال
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۲/۱۶ساعت 9  توسط مریم  | 

بالاخره میخوام نظرات پست سه سال و نیمگی رو جمع بندی کنم شاید به درد کسی بخوره:

اول از همه از حانیه ممنونم که پیشنهاد داد که نظرات رو جمع بندی کنم و تو یک پست جدا بذارم. از فیروزه و سمیه و هاجر هم که هییییییییییییییییی هم رو لایک کردن سپاسگذاری میکنم !!!

خصوصیات بارز کودک سه سال و نیمه:
1.  بازی کردن با همسن
2. صحبت درباره خواب هایش
3. سماجت و لجبازی
4. استقلال طلبی

این چهار تا خصوصیت به نظرم عمومیت داره ولی خب خصوصیاتی هم هستن که برای هر بچه ای متفاوت هست. مثلا سمیه گفته محمد مهدی با سیاست شده (نظر مرضیه هم همین بود) و از گریه و قشقرق خبری نیست ولی مرجان برای علی این نظر رو نداره. یا حسنا دختر زینب وابستگیش کمتر شده ولی محمد مهدی بیشتر شده.



در نتیجه به نظر من اونقدری که روانشناس ها شلوغش میکنن این سن سخت نیست. و البته هر بچه ای یقینا با اون یکی متفاوته. بعضی شرایط ممکنه باعث سختتر کردن این سن بشه مثل به دنیا اومدن بچه ی دوم (مینو).



مامان محمد مهدی، زینب، مینو، آسمان مامان ضحی، مرضیه، مهفا و مرجان از نظراتتون استفاده کردم خیلی خیلی ممنونم.

پ.ن:
1. انشالله پست سایت های مفید رو هم جمع بندی میکنم میذارم. ممنون از همه
2. کساییکه براشون سوال بود چرا من جلو جلو میخوام درباره این سن بدونم میتونن حدس بزنن! به نفریکه درست حدس بزنه خصوصی یه بوس داده میشود !

برچسب‌ها: کودک سه سال ونیمه
+ نوشته شده در  ۱۳۹۲/۰۱/۲۳ساعت 10  توسط مریم  | 

به دلیلی میخوام درباره سن س و نیم سالگی تحقیق کنم. طبق معمول مقاله فارسی پیدا نکردم بنابراین:


۱. از مادرانیکه کودکان سه سال و نیمه دارن یا بزرگتر تقاضا میکنم از خصوصیاتش بگن. چون شنیدم تو این سن کودک از این رو به اون رو میشه!! هر چی سه سالگی عالیه سه سال و شش ماهگی پوست آدم رو میکنه! البته مسملما هر بچه ای با اون یکی فرق میکنه. ولی خوشحال میشم از تجربیاتتون استفاده کنم.
۲. اگه مقاله فارسی دارید خواهانیم!
۳. مقاله انگیلیسی پیدا کردم، اينم لينكش برای کسانیکه میخوان

فعلا دارم همینو میخونم اگه بازم پیدا کردم میذارم.



برچسب‌ها: کودک سه سال ونیمه
+ نوشته شده در  ۱۳۹۱/۱۲/۲۱ساعت 8  توسط مریم  | 

کااااااااااشششششششششششششششششششش* ما iPad داشتیم، مامان بخر من باهاش بازی کنم !!!


*۱. جوری میگه کاش که دلم میخواد همون موقع برم apple store براش iPad بخرم!
 ۲. تو یک کتاب نوشته بود وقتی کودک ازتون چیزی خواست اگه نمیتونید انجامش بدید میتونید بگید: کاش میتونستم برات بخرم. یا کاش میتونستم برات اینکارو بکنم. یعنی باهاش همدردی کنید. من چند بار برای محمد به کار بردم با اینکه اصلا توقع نداشتم محمد متوجه مفهموش بشه ولی استفاده از "کاش" تو این جمله بهم نشون داد متوجه شده. پس نتیجه میگیرم این موضوع برای کودک دو ساله هم کاربرد داره.


برچسب‌ها: کودک دو ساله
+ نوشته شده در  ۱۳۹۱/۱۲/۲۱ساعت 5  توسط مریم  | 

امروز جایی بودیم دو سه تا بچه ی دیگه هم بودن محمد از همه کوچیکتر بود. یکیاز بچه ها نمیدونم چی شد گیر داده بود به محمد و هی مورد نوازش قرارش میداد !!!! محمد واقعا تعجب کرده بود. همونجا بهش گفتم که بهش بگو منو نزن دستشو بگیر ندار بزنتت.

خلاصه بر آن شدیم از دوستو همراه همیشگیمان، اینترنت، کمک بطلبیم که استاد! عکس العمل درست چه می باشد؟!!

یا من بلد نیستم سرچ کنم یا من ههههیییچچچچ مقاله ی فارسی ای رو در این باره پیدا نکردم.
در اینجا بر خود لازم میدانم ازنگین به دلیل کمک به اینجانب برای "چه جمله ای سرچ کنم" و ترجمه دو کلمه قدردانی بنمایم !!



نتایج تحقیق:

به کودکتان یاد بدید به کسی که او را زده یا هول داده است با جدیت بگوید که هول دادن و زدن کار خوبی نیست،  نباید من را بزنی . البته این توقع زیادی از کودکان دو ساله است بنابراین مادر کودک باید خیلی جدی اینهارو به اون کودک تدکر بده .

هیج وقت بهش نگید که تو هم بزنش چون در این سن کودک فرق بین زدن متقابل و کتک زدن را متوجه نمیشود(البته به نظر من این موضوع مال سن حدود دوسالگی هست وگرنه در سن های بالا به نظرم لازمه یاد بگیرن مخصوصا تو مدارس پسرونه !!)


پ.ن: از تجربیات شما استقبال میکنیم.
یک مقاله ی مرتبط


برچسب‌ها: کودک دو ساله
+ نوشته شده در  ۱۳۹۱/۱۲/۱۰ساعت 0  توسط مریم  | 

از عروسک های شرکت کننده توی این بازی میتونید دعوت کنید برای یک بازی دیگه!

این دفعه به جای یاد دادن شراکت رعایت نوبت رو یاد بدید. یه توپ، یه اسباب بازی یا حتی سرسره بازی روی یک سطح شیب دار با عروسک ها میتونه رعایت کردن نوبت رو به کودک یاد بده! میشه وسطش به یکی از عروسک ها که میخواد نوبت رو رعایت نکنه توضیح بدیم که جریان رعایت نوبت چیه! یه جورایی به در میگیم که دیوار بشنوه !!


برچسب‌ها: بازی, کودک دو ساله, کودک دو تا سه سال
+ نوشته شده در  ۱۳۹۱/۱۱/۳۰ساعت 14  توسط مریم  | 

از ۲ سالگی تا پایان ۳ سالگی
این دوره را « دوره ی استقلال ر‌أی » می نامند. مثلاْ اگر امروز نوجوانی کاسه ی چه کنم چه کنم به دست گرفته و از تصمیم گیری در امور شخصی خود ناتوان است ، به سبب عملکرد غلط والدین او در سن ۲ تا پایان سه سالگی است.

والدین محترم! اگر شما در این سن ، همه ی کارهای کودکتان را خودتان انجام دهید و مدام به او القا کنید که « نمی توانی » ، مطمئن باشید که کودکتان در دوران جوانی و بزرگسالی استقلال رأی نخواهد داشت و در مورد مسائل کوچک نیز منتظر می ماند تا دیگران برایش تصمیم بگیرند.

پس! وظیفه ی شما به عنوان والدین او ، آموزش و نظارت است. یعنی باید سعی کنید که به کودک خود یاد دهید که کارهای مربوط به خود را خودش انجام دهد ، و در این سنین انجام کارهای بی خطری که کودک از عهده ی انجام آن بر می آید را به او واگذار نمایید. اگر والدین خودشان همه ی کارهای بچه را انجام دهند نتیجه اش این می شود که فرزندشان در آینده برای نوشتن تکالیف مدرسه از پدر و مادر کمک می خواهد و در جوانی برای تصمیم گیری در امور مهم مانند انتخاب همسر نیز ،به نظر دیگران تکیه می کند و استقلال رآی نخواهد داشت.

بنابراین عطوفت مادرانه و دل سوزی پدرانه نباید باعث حمایت های بیش از اندازه شود و اعتماد به نفس کودک را بخشکاند. بلکه وظیفه ی آنها فقط همراهی و هدایت کودک می باشد


ادامه ی مطلب ادامه ی مقاله است برای سنین مختلف.


برچسب‌ها: کودک دو ساله
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  ۱۳۹۱/۱۱/۲۲ساعت 0  توسط مریم  | 

یکی مال من، یکی مال تو

هر چیزی که دوست دارید میتونید تو این بازی استفاده کنید، دکمه، مدادرنگی، اسباب بازی، خوراکی و ...
میتونید از عروسک های محبوب هم به عنوان شرکت کننده ها استفاده کنید!! از هرچیزی که میخواید به تعداد شرکت کننده ها بدید به فرزندتان و ارش بخواید که بین همه تقسیم کنه!
تو این بازی کودکتان خوشحاله که بهش مسئولیت دادید، به طور غیر مستقیم شراکت رو بهش یاد میدید و اعداد رو هم باهاش تمرین میکنید!


محمد که ازین بازی خوشش اومد و خودش رفت بازم چیز آورد که تقسیم کنه.


بسکتبال خانگی
با روزنامه توپ درست کنید.
اول با هم مسابقه بذارید که کی توپش رو دورتر میندازه بعدش هم با استفاده از یک سبد بسکتبال بازی کنید (سعی کنید توپ رو بندازید داخلش)

منبع


برچسب‌ها: کودک دو ساله, بازی
+ نوشته شده در  ۱۳۹۱/۱۱/۰۹ساعت 6  توسط مریم  | 

نذر پسرك كرده بوديم ببريمش مشهد.
بالاخره به سر رسيد.

امروز عازم مشهدالرضا هستيم.
دعاگويتان هستيم اگر خدا قبول كند.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  ۱۳۹۱/۱۰/۲۴ساعت 6  توسط مریم  | 


يك مطلبي رو كه تو خيلي از كتاب ها و مقالات ديدم اين بوده كه به كودكمان كمك كنيم كه احساساتشون رو بشناسند، يه قسمتي از يك مقاله رو ميذارم:

شما می توانید به کودک خود کمک کنید تا برای هر یک از احساساتش یک اسم مناسب انتخاب کند تا بتواند در مورد احساسات مختلف صحبت کند. حتی اگر کودک شما هنوز حرف نمی زند شما می توانید چند عکس از صورتهای افراد مختلف به او نشان داده و از او بپرسید که کدام عکس احساسی مشابه با او را نمایش می دهد. کودکان کلمات عاطفی مانند "خوشحال" یا "عصبانی" را به سرعت یاد می گیرند. هنگامی که آنها بتوانند بین این کلمات و احساسات خودشان ارتباط برقرار کنند توانایی بسیاری زیادی برای درک و مدیریت احساسات خود پیدا خواهند کرد.

اگر کودک عصبانی باشد اما علت عصبانیتش را نداند، برایش بسیار ترسناک خواهد بود. بنابراین اگر وقتی بداخلاقی می کند یا دیگران را می زند به او بگوییم "می دانم که خسته یا عصبانی هستی" در نتیجه کودک یاد می گیرد که احساساتش را بشناسد و آنها را نامگذاری کند. آنگاه می توانیم به او یاد بدهیم که به جای زدن دیگران از کلمات استفاده کرده و حرف بزند (يا به عروسك يا بالشت ضربه بزند)

اين قسمت رو هم از ايميلي كه baby Center برام داده مينويسم:
بگذاريد كودكتان بداند احساساتش مشتركي با شما دارد مثلا وقتي از پدر/مادر بزرگ خداحافظي ميكند و ناراحت است به او بگوييد كه شما هم مثل او ناراحت هستيد.

+ نوشته شده در  ۱۳۹۱/۱۰/۲۰ساعت 20  توسط مریم  | 

مطالب قدیمی‌تر